نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمیخواهم بدانم کوزه گر با خاک اندامم چه میسازد
ولی بسیار مشتاقم ، که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
و با آن پر کند سر تا سر گیتی
و خواب خفتگان آشفته و آشفته تر سازد
بگیرد او بدین ترتیب
تاوان سکوت و اختناق مرگبارم را.
بهار جان
بسان بهار زندگی نویس و بسان پاییز این دیار
بدی کار اینجاس که تمام ذرات تن آدم تا ابد توی دنیا می مونه.
سلام
آآآآآفرییییییین که جوابو درست گفتی.
از کجا می دونستی؟
راستی وبلاگ خوبی داری. اگه خودت هم بنویسی خیلی عالی میشه.
در ضمن دماغ گربه هه نوشابه و دهنش نون بود.
جایزت محفوظه. بازم سر بزن خوشحال می شم.