این مطلب رو بیشتر برای یکی از دوستان نوشته بودم که چند وقت پیش بد جوری چرت و پرت میگفت اما گویا ....................... خوب٫ هیچی٫ زیاد مهم نیست  موفق باشین   

 

 

 

نقل است که شبی نماز همی کرد . آوازی شنید که : هان بوالحسن !

خواهی که آنچه از تو می دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟!

شیخ گفت : این بار خدای ! خواهی تا آنچه از رحمت تو می دانم و از کرم تو می بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچ کس سجودت نکند ؟!

آواز امد : نه از تو ، نه از من .

 

در ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی – تذکره اولیای عطار

نظرات 2 + ارسال نظر
لنگدراز سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:34 ب.ظ http://gipsykings.blogsky.com

ببین تو یه کاری بکن
سعی کن مطالبی رو که اینجا میزنی یه مقداری (باتوجه به اهدافت) آتیشی باشن... به عبارتی جزاب باشن و اگر یه نفر به وبت سر زد دوست داشته باشه دوباره سر بزنه...

خیام شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:00 ق.ظ

salam dooste man , omidvaram khoob bashin . bloge shomaro dar favorites am dashtam va be esme bahar hast , vaghty khoondamesh yadam oftad ke bloge shoma hast va inke yek missundaztood pish oomade bood beine ma , ke aslan oontoori ke shoma fekr mikonid nabood , by the way matalebe blogetoon ro khoondam , hope u successful , break a leg , bye .....!

خیلی ممنون. امیدوارم که شما هم متوجه اشتباهتون در مورد......شده باشین . امیدوارم که باز هم از این سوئ تفاهم ها پیش نیاد .شاد باشید و موفق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد